۱۳۸۸ اسفند ۲۱, جمعه

HERSHEE


EاHER SHE اسم سگ برادرم هست.صبح که با آنها تماس داشتم.دیدم دو ساعتی می شه که مرده.همه ما متاسف شد یم.امیدوارم جای خالی اش به مرور تفکر با هم بودنها را به صورت ساده تری به بچه ها بیاموزد.مرگ چیز غریبی ست.ما در اجتماع ایران بیشتر آن را می بینیم.مردن در اینجا خیلی بنا حق اتفاق می افته.ساده ترین چیزی می تواند ما را در آن بیندازد.گریه گریه وخاطرات و اندوه .ما خیلی با مرگ آشنا هستیم.حتی عده بسیاری وقتی می میرند مدتهاست که از مرگ آنها می گذرد.کاش آدمها بطور طبیعی می مردند.جا برای همه هست .پول ,نفرت ,وحتی سیاست نباید دلیلی برای کشتن بشه.کاش همه طبیعی بمیرند.تا سنگینی مصیبت هیچ کمری را از درد نشکند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بايگانی وبلاگ