۱۳۹۵ تیر ۶, یکشنبه

این اقلیت مزاحم

 اقلیتی در جهان پدر اکثریتی رو در آورده  .مثل گروههای تشکیل شده در خاورمیانه یا در بنگلادش یا بوکوحرام و...؟...خلاصه عده ای آرامند و باهمان مایحتاج روزانه سرمیکنند و شاکی نیستند و اندکی به چنان خود شیفتگی می رسند که همه را زیر دست خود آزار و اذیت می کنند و خود را برتر می بینند .رشد فکری مردم حلال مشکلات ست ولی چرا ساده ترین مطلب همیشه درکش برای این اقلیت سخت ست جای تامل داره یا کاملن روانی اند یا به جیب خود نگاه می کنند یا آلت دست اند. این اقلیت به راحتی اشک و ناله می کند دیگ نذری بار می کند و با هزار کلک و حقه خود رو جا می کنه و ضربه می زنه .وای به حال اکثریت آرام 
   

۱۳۹۵ تیر ۴, جمعه

تا اتوبوس بعدی

شده ایم عین این آدمهای پوشالی توی مزارع .لولوی سر خرمن
ببینید چقدر ماجرا در کشور رخ می دهد .انگار نه انگار .بچه های مردم سوار اتوبوس می رند قعر دره .هی نگاه میکنی آخه چرا؟سر آدم چند بار باید به سنگ بخوره تا دیگه بفهمه چه کند.سربازان ما به سفری جاودانه رفتند.
باید منتظر اتوبوس بعدی باشیم.عجله نکنید
چیزی که راحته  تسلیت گفتنه .خرجی هم نداره.


۱۳۹۵ خرداد ۱۷, دوشنبه

چیزی که شکست

یاد چینی بند زن افتادم .سالها پیش شغلی بود که هنوز در خاطرم مانده است .ما نه آن قوری هستیم و نه آن بشقاب که بشکنیم و بتوان دوباره به هم وصل کرد .حالا وصل هم بشیم مگه دیگه مثل سابقیم .چیزی شکسته

بايگانی وبلاگ