۱۳۹۵ آبان ۹, یکشنبه

ترس از نبود قانون

ترس بدی پیدا می کنی وقتی درج خبرهای بد زیادی رو می بینی .اختلاس ها ، از جیب خلیفه بخشیدنها و ماجرای سالها شکایت شاگردان از معلم قرآن ،و حالا پزشک خوش نامی که متهم به کشتن خانواده اش شده .چه درست باشه چه شایعه .تنت می لرزد .به کجا  اینچنین شتابان می رویم .

۱۳۹۵ مهر ۲۷, سه‌شنبه

کاغذ بازی

۳ روز است که منتظر یه مددکار اجتماعی شرکت نفت هستم تا حقوق خواهر معلول ذهنی مرا وارد کند .او دیروز گفت می آید ولی چند ساعت بعد گفت وسیله نداره نمی تونه بیاد .خدایا چقدر بدبخت و ناتوانیم در حالی که از قوه قضاییه و خودشان نامه داری باز در گیر باید باشی .دلت می خواد بگی ازاین همه کاغذ بازی خسته نمی شید ؟ شما که میلیاردی می بخشید فقط برای یه محجور مشکل دارید؟مشکل ما منسجم نبودن قوانین ست .هیچ چیز جز قبرستان در جای خود نیست.

۱۳۹۵ مهر ۱۷, شنبه

دلتنگی

دلتنگی فصلی نداره ! مدام هست فقط باید تلنگری بخورد .درخت خرمالو ،انجیر سبز و نشستن پای یه سفره خالی از عشق نیز دلتنگی می آره .چه سخته که نمی تونی بگی دلتنگم . سخت دلتنگ

۱۳۹۵ مهر ۱۳, سه‌شنبه

فرش خانه دریایی می شود

با این اوضاع مردم و سیاست کشور و آب و هوا چقدر ماندن در خانه عالیه .هیچ جا مثل خانه نیست امروز فرش خانه هم برایم ساحلی زیبا بود .نیاز به هیچ چمدان بستن و سفر رفتن نیست .انگار دور از همه هیاهوها یه گوشه دنج برای فرار از همه داری .

بايگانی وبلاگ