۱۳۸۹ اسفند ۳, سه‌شنبه

خدایا زن و...............................................................

سوم اسفند است . خسته می روی. خسته می آیی. روزنامه ای می خری. ورق می زنی .می گردی . امان از یک خبر خوش ،بیشتر مرگ می بینی .شاید خوش شانس تمام مجرمان ، همین جناب عقرب سیاه باشد . مردی که با بیش از 30 تجاوز گویا فقط حکم شلاق گرفته وجناب آزاد خواهد شد .حکم تبرئه برای این جانی که به طرز وحشتناکی همه آنها را شکنجه داده .اشکم را در آورد.

به کجا فریاد بریم وقتی قاضی به این شکل حکم دهد؟

آخه خدایا ،عدالت تو کی به ما می رسد؟به من نگو نمی بینی، پس چرا جوانان زیر سن ما را د یدی؟طفلک بهنود ،دل آرا و یک عالمه

جوان دیگر. چشمان گریان مادران و نگاه های بهت زده پدران را نمی بینی؟ ترازوی عدل تو در ایران بدجوری با باد در حرکت است.

خشونت ،بی تربیتی ،بی قانونی ،رشوه خواری در این خانه مالک شده ،ما مالک نمی خواهیم همه کدخدا یند .دیگه از رعیت نباید خبری باشه .خدایا این عقرب را له کن .اجازه نده بقیه آنها بیرون بیایند. زن وبچه در شهر است و مردان در حبس.

نگو در خانه بمانیم و جیگ نزنیم . هر چیز حدی دارد

خخخخخخخخخدایا زن و بچه در شهرند.... مردان در حبس.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بايگانی وبلاگ