۱۳۸۹ خرداد ۲۴, دوشنبه

چرخ و فلک


بر چرخ و فلک نشسته ام
می چرخم ومی چرخم
شاید پرت شوم
شاید مرا بگیری
مرا آرام کن
مرا ببر
آنجا که شبهایش همیشه مه آلود است
و دشت هایش هموار نیست
شاید آرام گیرم
در بین نیزارها
و دشت های پر علف
آنجا که هیچ چیز جز باد نیست
بگذار موهایم
در هوا برقصند
بیا با من برقص
بیا مرا بر چرخ و فلک بنشان
بچرخیم
و از یاد ببریم
خستگی را

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بايگانی وبلاگ