۱۳۹۱ مرداد ۲۲, یکشنبه

كتاب با مادرم همراه

ديشب كتاب (با مادرم همراه ) اثر بانوى بزرگوار سيمين بهبهانى را تمام كردم .تازه
شناختى اندك از او يافتم اگر اوامروز اينچنين مورد احترام است بى علت نيست.
محيط و خانواده ست كه فرد را تربيت مى كند به هرحال مطالب زيادى براى نوشتن
در اين كتاب يافتم ولى اشاره او به وقايع 28 مرداد1332جالب بود.
نوشته:در بحبوحه ى اعدام ها وتيرباران هاى بعد از 28 مرداد ( صادق سرمد )
جراتى به خود داد وقصيده ى شيوايى سرود خطاب به محمد رضا شاه كه ياد كردنش
براى خود ما نيز زيباست :

شهريارا ، بگو دگرنكشند
زانچه كشتند، بيش تر نكشند
بَس بُوَد آن چه پيش از اين كشتند
بازگو بعد از اين دگر نكشند
گر چه خير بشر به دفعِ شراست
بشر از بهردفع شر نكشند
ما كه ضد رژيم كشتاريم
دوست داريم بى ثمر نكشند
اين جگر گوشه گان پدر دارند
پيش چشم پدر ،پسر نكشند
اين پدر مردگان،پسر دارند
پيش چشم پسر،پدر نكشند
فاسد ار كُشتنى بُود بر گوى
كه چرا دزد سيم و زر نكشند؟!
دزد، بدتر ز خائن است ، از چيست
دزد‍ِ از خائنان بَترَنكشند ؟
كشتنِِ خائن وطن چه ثمر
دزدِ مالِ وطن اگر نكشند
اين خيانت اثر از آن دزدى ست
تا موثربُوَد ، اثر نكشند
شجر ظلم ،بارِكيفر داد
بار باقى ست تا شجر نكشند
ريشه ى ظلم بايد از بُن كند
ريشه تا هست ، برگ وبر نكشند

شايد همين قصيده آغاز تلاش براى باز آوردن آرامش و فرو نشاندن خشم و خروش
بود . خوب قصيده چندان كوتاهى نبود ولى دلم نيامد آنرا در صفحه ام به نگارش
در نياورم . كتاب خوبى بود . روح همه آن عزيزان شاد باشد.



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بايگانی وبلاگ