۱۳۸۹ مرداد ۴, دوشنبه

زین من


تازه چه داری
ای آشنای من؟
از کدام سرزمین می آیی؟
با این کفش پاره
سواری نمی خواهی؟
اسبی بر در خانه ام نشسته
سواری می خواهد
و من مات می نگرم
زین پاره من
بر کدامین اسب است؟
شیهه می کشد
اسب خوشبختی من
شاید سراغ دشت را می گیرد
و من
بی خود به زین فکر می کنم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بايگانی وبلاگ