۱۳۹۲ تیر ۲۸, جمعه

رمضان ست

گرما پوست آدم را می کند.ایام روزه داری ونیایش مردمه.عصرها ، فضای متفاوت فروش انواع آش وحلیم و مخلفات دیگرست وشب ها سریالهای ایرانی ، تفاوت همیشگی این ماه با ایام دیگرست.دراین ماه نذری آش رشته همسایه مادر را دارم.او با دو ظرف بسیار بزرگ در حیاط بساط را می گذارد و هرکس آش را با اجابت دعایش هم می زنه.محله ایست.زمانی نه چندان دور هر خانه ای بساط نذری در این محل داشت ولی حالا مشکلات را باید از کانالهای دیگر حل کنند وگرانی مجالی برای آنها
نمی گذارد.
شاید این ماه را باید فصلی دیگر برای آدمها دانست .دوستی پاکستانی داشتم که ایام
رمضان را در ایران دوست نداشت به عقیده اش شهر مرده  ومردم حال هیچ کاری ندارند در حالی که در شهرش تا صبح شادی و جشن ست.
رمضان داستانها دارد و به خوبی آمدنش را می توان حس کرد.



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بايگانی وبلاگ