۱۳۹۱ تیر ۳۰, جمعه

سروكله زدن

اين روزها زندگى دچار يك ترافيك سنگين شده وهمه ما در حال سروكله زدن در آنيم
شايد عموم ما به شكلى در ايجاد اين فضا شريك باشيم توقعات و اصطكاكى كه برهم
وارد مى كنيم يك عامل بزرگ اين جريانه و متاسفانه تا ما تجربه فردى لازم را پيدا
كنيم در اين فضا آسيب جدى نيز مى بينيم مثلن چه نيازى به جمع كردن يك عالمه
دوست وفاميل به گرد خود داريم ؟ چرا اكثرن در زمان ناراحتى وعزا وارد گود 
دسته اى مى شويم ؟ ودر ساير زمانها انگار نه انگار در همين خانه بوده ايم .
چيزى بايد در درون ما تغيير كند يعنى بايد براى پايان دادن به كلى از سئوالاتى كه
بى مورد هستند و مدام براى ما مطرح مى شوند مُهرباطل بزنيم . زمان خانه تكانى
وسيعى رسيده بايد براى تحمل بيشترفشارهاى اجتماعى كه چندان كار فردى برايش
كار ساز نيست از فشارهاى داخلى بكاهيم تا شايد صبح هاى روشن بيشترى ببينيم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بايگانی وبلاگ