۱۳۹۱ خرداد ۱۵, دوشنبه

روز پدر



دلم نيامد در روز پدر احساسم را به قلم نياورم وجود اين چنين روزهايى براى عده زيادى مى تواند تلنگرى باشد .پدران همگى ما



قابليت تحسين شدن را از جانب فرزندان خود دارند. آنها چه در قيد حيات باشند و چه نباشند گوشه وسيعى از فكر ما را با خود دارند.



موجوداتى متفاوت تر از مادر و تكيه گاهى سخت تر از او ، معمولن تصميم هاى اوست كه در خانه حرف آخر را مى زند.

براى من خاطرات آن دوران هميشه الگويى بوده او كه زندگى مرا با كيهان بچه ها و دختران وپسران آن زمان رنگين ساخت و همچون انسانى بزرگ جواب پرسش هايم را مى داد او بود كه زيبايى انسانها را به من آموخت دروغ نگفت كه زيبايى افراد در رفتار ومنش انسان هاست چشم انسان هاست كه متفاوت مى بيند اگر فردى را زيبا مى بينى دليل بر زيبايى او نيست چشم تو زيبا مى بيند

شايد فردى ديگر ملاك متفاوت ترى داشته باشد اين دليل بر زشتى او نيست .

انگار ديروز بود و من محصور در بين تارهاى پيچيده به خود زندگى مى كنم .

پدر ممنونم براى تمام افكارى كه امروز دارم.

پدر ممنونم براى قوى بودن و نترسيدن از زندگى.

پدر ممنونم براى همه فرصت هايى كه برايم ساختى .

مى دانم هيچ كس كامل نيست نه من ونه تو اگر خطايى كردم مرا ببخش روزت مبارك وروحت شاد.






هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بايگانی وبلاگ