۱۳۹۰ اسفند ۱۴, یکشنبه

اين و آن

ايام آخر سال پر از تنش بوده .گرفتن اسكار اصغرفرهادى هيجان زيبايى داشت تا نتيجه اعلام شد انگار در يك دو ماراتن شركت كرده بودم .جدا از شادى خودم كه براى خانه پدرىام ايران بود،براى خود اين كارگردان موفق با ذكاوت نيزخوشحال شدم.من شخصن بعد از ديدن فيلم هاى در باره الى ،رقص در غبار،وچهارشنبه سورى يكى از
دوستداران او بودم به عقيده من حق به حق دار رسيد.

روز جمعه انتخابات نهمين دوره مجلس بود كه مصادف با چهلم درگذشت مادرم بود
روز قبل به يادش نهارى دادم لذا جمعه را پاى انتخابات نشستم وسعى كردم سنگينى
روز را براى خود آسانتر سازم.عجب دنيايى ست .هميشه در ايران مى توان سوژه
داشت ،بهانه گرفت و از كمبودها ناليد.هميشه انتخاب كردن مهم بوده وقتى كسى را
صداى خود مى كنيم بايد با شناخت كامل باشد و نبايد گذاشت كه طرف مقابل حريم
ودليل وكيل شدن را به سهولت جايگزين مقاصد خود كند .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بايگانی وبلاگ