۱۳۹۱ بهمن ۲۸, شنبه

طبيعت و ما

كم كم حس آمدن بهار در هوا وبين مردم شنيده مى شه.طبيعت با شتاب رنگ عوض
مى كنه وبا كندى حركات بشر سرسازش نداره و آدميزاد حريص با بودجه هاى ناكافى
وبا روند لاك پشتى خود همچنان دنبال كشف رازهاى نهفته زمين است.
طبيعت برايش مهم نيست كه چه بر سر ساكنين زمينش مى آورد،چه زلزله آورد وچه
كولاك وگردباد وسونامى مى آيد ومى رود وتوقفى ندارد.اين ما هستيم كه خيره 
مى مانيم. مگر زرقان وبم ورودبار را شخم زد خم به ابرو آورد تازه در ژاپن 
نيروگاههاى هسته اى را بى توجه به جان مردم انداخت، دولتها متوجه ساخت وساز
خود شدند .آنقدر سران دنيا غرق درعيش ونوش خويش اند كه كسى به پايين نگاه 
نمى كنه.ديروز كه انفجار شهاب سنگ را بر فراز روسيه ديدم ، متاسف شدم
كشورى كه قبلن نيز سابقه يك چنين موردى داشته ،كشورى كه در امور فضايى خودش
قَدَرى ست نمى تواند پيش بينى اين حوادث را بكنه ؟ اين همه بودجه اى كه صرف
امور نظامى مى شه كجاى درد مردم را مى گيره؟ رصد ستارگان ، تغييرات جوى
آمدن سونامى با اين همه علم ، نمى تواند كارى سخت براى آنان باشد.
طبيعت سبد پردانه خود را آماده پخش كردن كرده .يا مى رويند ويا با باد به صورت
مى خورند وپاها آنان را له خواهند كرد .اين قطره اى از دادن ها وگرفتن ها در طبيعت ويك عالمه سهل انگارى ما درحوادث است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بايگانی وبلاگ