۱۳۹۱ بهمن ۲۴, سه‌شنبه

چمدانى از باورها

باورهاى ما با رويدادهاى اجتماعى ،سياسى ،خانوادگى ممتد تغييرمى كنه.ما مثل 
فصل ها شده ايم ، ما 4 فصل را به طور ممتد در خود مى بينيم .ديگه كوچه ها وترددها حالت معمول را ندارد .انگار ماسك ها از صورت ها آرام آرام كنار مى روند
مفهوم زندگى بيشتر ملموس مى شه وتو با هر قدمت راسخ تر به جلو مى رى.
يه زمانى محيط كلاس مى شه.

چرا نگذاريم لبخند را كنار تحمل
و باز نكنيم چمدان باورها
فرو ريزيم ،غربال كنيم
همه گفته ها
ساده نيست عبوراز ممنوع ها
اما بگذار جريمه شوم
بد نيستند باورها
وقتى توافتادن ها مى بينى
وقتى در خانه ات ،
با لگد باز مى شه
و تو سايه اى سياه مى بينى
بگذار باورم بكوبد 
نه تو

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بايگانی وبلاگ