۱۳۹۱ اردیبهشت ۲, شنبه

ما و عادت هايمان

انسان ها هستند و عاداتشان .مدتى ست كه به عادت هايمان بيشتر نگاه مى كنم .عواطف ما بزرگترين گنجى ست كه در درون ما موجود است هميشه بدون توجه به عادات خود زندگى مى كنيم وهيچ توجه اى به احساس ونياز خود نداريم ومعمولن در زمان مصائبى كه دچار مى شويم تازه به فقدان و نكرده هاى خويش پى مى بريم. 
وقتى از چهار چوب هاى خود خارج مى شويم متوجه ريزش احساس و كمبود هاى خود نمى شويم ولى همواره در خود نيازِى
به يك نبود داريم . براى بشر عادت هايش قسمت مهم زندگى اش را تشكيل مى دهد براى همين هميشه خاطرات خود را با خود داريم گاهى از اشرف مخلوقات بودن خودم راضى نيستم ، من از داشتن اين همه چالشى كه با احساس ،اطرافيانم و شهرم دارم
خسته ام من از اين همه ترك كردن ها خسته ام ، از اينكه پول رابط وعامل همه چيز شده بيزارم.
ازاين همه تّرّكى كه از جابه جايى آدمها وخراب شدن خانه هاى قديمى بر مى داريم  راضى نيستم .همراه با عقربه هاى ساعت و پيش رفتن زمان نبايد كم كم مثل فسيل گرديم بايد حس كرد وجود و گرمى روابط را ،نبايد از عادت هاى خوب خود جدا شويم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بايگانی وبلاگ