۱۳۹۲ آذر ۲۶, سه‌شنبه

چشمها را باید به دیدن روشن کنیم

باید روحی چون سنگ داشته باشی تا با مردم کنار بیایی.سالها بدون بستری فرهنگی
و نداشتن پرورش فکری ما را همانند حیوانات درون جنگل کرده است فقط خودمان را می بینیم .چه راحت ملتی در دام جهل ، به اسارت می رود .روز پراز دیدن مردم گرفتارست که با کمی کمک ازآن رهایی می یابند.
سروکله تازه واردی خردسال هیچکس را متوجه نمی سازد.آنقدر به بچه های کار عادت کرده ایم که حتا چشمان بی فروغ دیگری را نمی بینیم.عمویش می گوید :این
کودکِ زن برادری ست که مدتی پیش درحمله صرع روی اجاق افتاده وآتش می گیرد
ومی میرد .این پسربچه دوماهی از خواهروبرادرخردسالش نگهداری می کرده و مدرسه نمی رود بعد هم مدرسه اش در بلوچستان او را به دلیل غیبت نمی پذیرد وحالا در تهران نیز مدرسه ثبت نامش نمی کند .به همین راحتی زندگی اش خط می خورد.
نمی دانم چرا فیلم هایی که می بینیم به حقیقت نمی رسد؟
چرا اینجا مدیرو معلمش به کمک او نمی آید؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بايگانی وبلاگ