۱۳۹۲ دی ۱۵, یکشنبه

دیوارها

دیوارها در ایران هزاران قصه بر خود دارند.انگار شلاقی بر خود دارند .اینها همه
درد و رنج و آرزوهای یک ملت هستند.گاه با نقاشی و زمانی با نوشته.
امروز از دیدن نوشته دعانویسی آن هم 100% تضمینی شاخم در آمد.شماره تلفن نیز گذاشته بود.به نظرم گستاخانه آمد.این شیاد کیست که بدون احساس خطر در یک چنین جای شلوغی چنین چیزی می نویسد؟ خلاصه سالهاست که دیوارها زبان پیدا کرده اند.گروهی مشتری و دیگری تهدید و پاره ای نیزعقاید خود را حک می کنند.
کاش هیچ چیز بر دیوارها نبود آنوقت معصومیت بهتری داشتند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بايگانی وبلاگ