احساسِ تغییر نکرده هنوز وجود داره .حس اول مهر، عجیب امسال در من وجود داشت .صبح دوست نداشتم بلند شم هر چند عطش دیدن جوانان مرا به خود می خواند.
فکر می کنم هرگز دوست نداشتم از خانه جدا شم .هرگز صدام در نیامد .ولی یه چیزی
که هنوز در من می جوشه واز قُل قُل نیفتاده و سخت می جوشه اول مهرست.
هیچ شباهتی امروز با دیروز نداره .آموزگاران گل من ، خانم ایرانی مدیر پر ابهت من
وخانم قاسمی ناظم مهربان و مادرم که با عشق موهایم رو درست می کرد و همه می گفتند : وای مامانت چه کرده .همه رفته اند و امروز را بیشتر یادشان می کنیم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر