فساد ، اختلاس .یه عالمه فکر و خیال . نکنه سرطان چون سرماخوردگی زیاد شده ناشی از پارازیت ها و آلودگی آبها به نیترات باشه . همه اظهار نظرمی کنند .
روابط مردم نیز به علت اصطکاک و انتظارات نامعقول پر از اشکال ست .همه چون کوهی ریزش می کنیم .
کمی احساس تعلق به این کشور داشتیم .یعنی یه شهروند متوسط بودیم .
کمی هر آنچه را که برای خود می خواستیم برای دیگری نیز می خواستیم.
شاید این حس همه را شادتر می ساخت .
شاید همه چیز حلال برای دزدیدن نبود.
تا دیوانگی فاصله ای نیست.
تا دیوانگی فاصله ای نیست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر