۱۳۹۳ خرداد ۲, جمعه

باز فردا روز آزادی خرمشهرست.

فردا باز سوم خردادست .درست مثل روز تولد و مرگ کسی می ماند .به عبارتی تبریک و تسلیت به ذهنم می رسد.این خرمشهر آن خرمشهر نیست.انگار روح آنان
که از بین رفته اند شهر را ترک نکرده اند.یه چیزی دفن شده . مطمئن هستم آه های
ممتد ما ، و ورق خوردن صفحات زندگی ما نمی گذارد شهر آرام گیرد .التهابی ماندگار  .کی فکر می کرد یه روز حسرت گذشته را می خوری.
خدایا ممنون که خرمشهر از شکنجه و زندان آزاد گشت ،لیک من آن مردم رفته را
می خوام دلم می خواد سنج و دمام بزنند . دشتی بخوانند .دل ما که آرام ندارد .ما که
هنوز حسرت خاطرات را داریم با این نبودن ها چه کنیم ؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بايگانی وبلاگ